از کوچه بنیهاشم تا روضه رضوان؛ روایت یک سفر دانشجویی به مدینه
- 01 دی 1404 – 08:00
- اخبار سیاسی
- اخبار سیاست ایران
کاروان دانشجویان متأهل، با کودکان خردسال و دلهایی پر از شوق، راهی شهری شد که نامش با آرامش گره خورده است. مدینه، با گنبد سبز، خاک بقیع و سکوتی که به جان مینشیند، آغاز سفری بود که بیش از آنکه در مسیر باشد، در دلها جریان داشت.
سیاسی
گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم-زینب امیدی: آغاز راه ما با کاروان دانشجویان متأهل و جمعی از اساتید دانشگاهی تهران به مدینه رقم خورد. از 135 نفری که در این کاروان حضور داشتند بیش از هرچیزی حضور پررنگ کودکان در آن چشم نوازی میکرد. ما در این سفر 10 کودک زیر دو سال، 11 کودک 2 الی 7 سال و 7 کودک 7 الی 12 سال داشتیم و چهار خانم باردار.
پرواز هواپیمای ما از ترمینال سلام در فرودگاه امام خمینی به مقصد مدینه در یکی از سردترین شبهای پایانی پاییز بلند شد. صبح به هتل رسیدیم و بعد از کمی استراحت راهی مسجدالنبی شدیم. خانمها و آقایان از همان ابتدا به دو گروه مجزا تقسیم و با راهنمایان خود ادامه مسیر را آغاز کردند.
مدینه در انتظار دلهای جوان/روایت خبرنگار تسنیم از بدرقه کاروان عمره دانشجویی
من با گروه زنان و کودکان خردسال همراه شدم. از کوچههای اطراف مسجدالنبی میگذری که نگاهت ناگهان به گنبد خضرا میافتد؛ سبزِ درخشان، مثل نقطهای آرام در میان آفتاب تند مدینه. اولین دیدار همیشه با بغض است. انگار زمان برای چند نفس متوقف میشود. آن سبزیِ ژرفِ گنبد، بر فراز حجره پیامبر میدرخشد رنگی که نه از رنگ، که از عشق ساخته شده. زائران زیر سایهبانهای سفید در صحن، سرها را بالا میگیرند؛ بعضی لبخند میزنند، بعضی بیصدا اشک میریزند.
نمایی از ورود زائرین به مسجد النبی
چشمها میان نور و اشک میچرخند، آوای صلوات در فضا موج میگیرد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد…» گنبد از نزدیک، شکوهی آرام دارد. در نور صبح، سبزی آن در برابر سفیدی مرمر و طلاییِ کتیبهها، حالتی رؤیایی میگیرد و در شب رنگش مانند زمردیست که از دل آسمان مدینه برآمده. زائران معمولاً در نزدیکی دیوار شرقی مسجد میایستند، جایی که ضریح شریف پشت دیوار قرار دارد. چند قدم که از ضلع شرقی مسجد خارج شدیم، به محوطهی وسیع قبرستان بقیع رسیدیم. اینجا جاییست که بسیاری از اهل بیت(ع)، صحابه و بزرگان صدر اسلام آرمیدهاند؛ جایی که هر ذرهاش از تاریخ و ایمان لبریز است.
بقیعِ غریب…
بر خلاف عظمت مسجد، بقیع بسیار ساده است؛ زمین خاکی و دیوارهای کوتاه سنگی دارد، بدون گنبد، بدون تزئین، فقط سکوت. اما همین سادگی، جان آدم را میلرزاند. در گرمای مدینه، نسیمی نرم بر خاک بقیع میوزد، انگار بقیع و مسجد در یک گفتگو بیصدا با هم هستند؛ گفتگویی میان خاک و آسمان. زائران اغلب لحظهای میایستند، دست بر سینه میگذارند، و زیر لب میگویند: «السلام علیکم یا اهل البقیع»
یکی از احساسی ترین لحظات بازدید اولیه ما از مسجدالنبی، لحظه نزدیک شدن به قبرستان بقیع بود، هرچند که دیگر برای زنان امکان زیارت از پشت پنجرههای مشبکی بقیع نیز دیگر امکانپذیر نیست، اما همگی با بغضی فرو خورده و چشمانی اشکبار مسیر را بدون توقف ادامه دادیم. وقتی از ضلع شرقی مسجدالنبی قدم به بیرون گذاشتیم همان سمت که گنبد خضرا و قبرستان بقیع دیده میشود در نزدیکی آنجا، به ما گفته شد که جایی در دل تاریخ همینجا کوچهای باریک و کوتاه قرار داشته؛ کوچه بنیهاشم…
نمایی دور از قبرستان بقیع
در نگاه اول شاید فقط راهی به نظر برسد که سنگفرششده باشد، اما برای دلهای آشنا به تاریخ، اینجا خاکی مقدس است. همین مسیر کوتاه جایی بوده که خانههای خاندان پیامبر و بنیهاشم در صدر اسلام قرار داشتند؛ محل رفتوآمد امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و نقطهای که صدای قدمهای پیامبر بر خاکش شنیده شده. امروز همان کوچه حیاط مسجدالنبی شده و پر از زائرانیست که آرام از آن عبور میکنند. از بین ساختمانهای مدرن چراغدار مدینه اما، هنوز بوی خاک و خاطره میآید. وقتی در حیاط مسجد قدم میزنی، از یکسو صدای تلاوت قرآن داخل مسجدالنبی میرسد، از سوی دیگر نسیم بقیع میوزد و کبوتران هرزگاهی همگی به پرواز درمیآیند. انگار کوچه بنیهاشم پل نامرئی میان مسجد و بقیع است؛ میان حضور و وداع…
کوچه بنیهاشم، قبرستان بقیع و گنبد خضرا هر سه مثل سه حلقهاند در یک زنجیر نورانی؛ بقیع یاد سکوت و فداکاری، کوچه بنیهاشم یاد زندگی و صمیمیت و گنبد خضرا یاد عشق و پیامبری.
محل قبلی کوچه بنی هاشم که در حال حاضر جز حیاط اصلی مسجد النبی است
هر کس در مدینه این مسیر را بپیماید نه تنها راهی کوتاه روی زمین، بلکه سفری در زمان و دل کرده است. در گذشته در نزدیک حجره حضرت فاطمه(س) دری با عنوان باب علی(ع) بود که در توسعههای بعدی تخریب شد. در حال حاضر در ضلع شرقی مسجدالنبی دری بهنام «باب علی بن ابی طالب رضی الله عنه» گشوده شده که دارای 7 ورودی به مسجد النبی میباشد.
اولین سلام از باب علی(ع)
مناسبترین مسیر تشرف بانوان از کنار باب علی(ع) یا همان درب شماره 32 است که بالای آن روی یک لوح سنگی نوشته شده است: «ادخلوها بسلام آمین» ما نیز برای ورود به مسجد از همانجا وارد شدیم. وقتی قدم در فضای داخلی مسجد میگذاری، نخست چیزی که نگاهت را میگیرد ستونها و سقفها هستند. ستونها بلند، سفید و صیقلیاند. با تاجهای طلایی یا کرمی که نقشهای هندسی و اسلیمی رویشان حک شده. در هر ستون چراغهای ظریف و حلقههای طلایی دیده میشود و میان آنها نوارهایی از خط کوفی سبزرنگ، آیات قرآنی را قاب گرفتهاند.


سقف مسجد، شکوهی دارد که در نگاه اول چشمها به آن دوخته میشود. بخشی از سقف در قسمتهای قدیمیتر، قهوهای و منبتکاریشده از چوب ساج است؛ در بخشهای جدیدتر که توسعهی مسجد توسط پادشاهان سعودی انجام شده، سقفها سرشار از مقرنسهای سفید-طلایی و نقوش دایرهایاند که نورهای LED از درونشان میتابد. از گوشههای سقف گاه صدای خفیف خنککنندههای مرکزی میآید، چون هوای مسجد حتی در گرمای تیر مدینه مطبوع است؛ این خنکای ملایم باعث میشود زائران حس آرامش فیزیکی و روحی همزمان داشته باشند.
.
فیلمی از حال و هوای مسجد النبی در سفر عمره دانشجویی
زمزم،گوارای وجود زائران
در راهروها و صحنهای دو طرف، ردیفهایی از کلمنهای بزرگ نقرهای یا استیل دیده میشود. روی هر کلمن نوشته شده است:«ماء زمزم المبارک – Zamzam Water»
کنارشان لیوانهای یکبارمصرف چیده شدهاند و معمولاً یک خادم مسجد که لباس سفید بلند و جلیقهی سبز دارد، مرتب آنها را پر میکند. آب زمزم خنک است، اما نه یخزده درست همان حرارت ملایم که وقتی مینوشی، دل و جان را تازه میکند. بعضی کلمنها با برچسب «بارد» (آب سرد) و بعضی «غیر بارد» (آب همدمای محیط) مشخص شدهاند تا زائران هر کدام را که دوست دارند، برگزینند. آب زمزم بهصورت روزانه از مکه به مخازن زمزم در مسجدالنبی منتقل میشود.
این آب به میزان 120 هزار لیتر در روز از طریق تانکرهای مخصوص حمل آب زمزم وارد مسجدالنبی میشود، سپس در 7000 ظرف استریل در داخل مسجد النبی، پشتبام و صحنهای اطراف توزیع میشود. زائران پس از نماز یا هنگام خروج از روضه، در کنار این کلمنها صف میبندند، آرام چند جرعه مینوشند، و نگاهشان به گنبد سبز فرو میرود؛ انگار هر جرعه از آن آب ادامهی زیارت است، نه پایانش. طلاییِ نورِ سقفها با سفیدی کف مسجد، و زمزمهی دایمی تلاوت قرآن، حسی میآفریند که در هیچ بنای دیگری نیست. همه چیز از سنگهای مرمر گرفته تا صدای باز شدن سایهبانهای بزرگ گویی این مسجد را متفاوت از هر جای دیگری کرده است.
بهشتِ روضه رضوان
عربستان چند سالی است برای زیارت روضه رضوان در مسجد نبوی، اپلیکیشنی به نام «نُسُک» طراحی کرده و برای آن به هر زائر حدود 20 دقیقه وقت زیارت و خواندن نماز میدهد. برای عدهای که فرصت نسک را به هر دلیلی بهدست نمیآورند نیز در طول روز و بین هر نماز؛ در بازههای زمانی دربهای روضه را باز کرده و زائرین میتوانند تا جوی پارتیشنهای سفید رنگ کشیده شده جلوی منبر، محراب و مزار پیامبر(ص) رفته و به زیارت و نماز بپردازند.
روضه رضوان-محراب پیامبر(ص)

روضه رضوان-منبر پیامبر (ص)
در حقیقت «روضه نبوی» یکی از مقدسترین و بهترین مکانهای روی زمین است که پیامبر خدا درخصوص آن فرمودند: «میان منبر و خانه من باغی است از باغهای بهشت». روضه نبوی محدوهدای مستطیلیشکل، به مساحت 330 متر مربع در مسجد النبی است که طول آن 22 متر و عرض آن 15 متر بوده و در امتداد خانه پیامبر(ص) داخل روضه است. امروزه برای تشخیص روضه منوره، محدوده روضه نبوی با ستونهایی از جنس سنگ مرمر سفید و با نقشهای نارنجی رنگ و زرد رنگ مشخص شده است.
طبق روایات خانه حضرت زهرا(س) داخل همین روضه منوره است. مسجد النبی در حال حاضر 2104 ستون دارد و سقف این مسجد در هنگام بنای اولیه در زمان پیامبر دو متر ارتفاع داشته که امروز با کمربند طلایی دور ستونها که به شکل نماد نخل است، آن ارتفاع مشخص شده است. در میان همه این ستونها 6 ستون مهم به نامهای مخلقه، قرعه، توبه، سریر، حرس و وفود وجود دارند که هرکدام نشان از وقایع تاریخی پیرامون پیامبر و مسجدالنبی را روایت میکنند. از محدوده روضه رضوان و بنای اولیه مسجد گرفته تا توسعه مسجد بعد از جنگ خیبر و توسعه مجدد آن پس از رحلت پیامبر(ص) و در زمان دولت سعودی.

ایرانیها عزیزند…
از همکاروانیها وقتی در مورد حس و حالشان در مسجدالنبی میپرسم یک چیز میان حرفهایشان مشترک است و آن داشتن حسی مملو از آرامش در قسمت روضه رضوان بود درست از جنس آرامشی که در حرم امیرالمومنین(ع) در نجف داشتند. یکشب بعد از نماز مغرب پشتسر خود یک خانم چادری را دیدم و طی گفتگو با او متوجه شدم از اهالی مدینه و شیعه است. او میگفت یکبار به زیارت امام رضا(ع) آمده و بسیار دلتنگ زیارت مجدد مشهدالرضا(ع) است. پشت سر او دو خواهر اهل موصل از عراق آمده بودند که با آنها نیز به گفتگو پرداختم که ارادت زیادی به ایران نشان دادند. یکی از آنها میگفت: «من مردم ایران را دوست دارم آنها با ما رفتار خیلی خوبی دارند و مردم بسیار خوبی هستند، خدا اجرشان بدهد ان شاالله.»
.
ارادت شهروند عربستانی و عراقی به امام رضا(ع) و ایران در مسجد النبی
برایم جالب بود که در مسجدالرسول شیعه و سنی اینطور خوب ایران ما را یاد میکردند. آنجا بعد از نماز مغرب سفره افطاری هم برپا بود و پکهای افطاری بین روزهداران پخش میشد. همچنین زنان عرب به نمازگزاران با فلاکس کافی تعارف میکردند. دست آنها را رد نکردم طعم چایی و قهوه آنها با ایران متفاوت، اما دلنشین بود. بعضی هم خرما تعارف میکردند و تا چشم کار میکرد همه در حال عبادت و خواندن قرآن بودند.

مسجدالنبی، شبها هم زنده است. سفرههای ساده افطار، خرما، قهوه و چای عربی که با لبخند تعارف میشود و صفهای آرام نمازگزاران. شیعه و سنی، کنار هم، بیهیاهو، در حال عبادتاند.
مدینه همین است؛ شهری که دلها در آن، زودتر از قدمها میرسند.
در ادامه گزارشهای تسنیم از سفر حج عمره دانشجویی با ما همراه باشید.
انتهای پیام/




نظرات کاربران